WwowW

WwowW

WwowW

WwowW

ولش کن بابا بچه اس ‎


ه روز تو جنگل یه شیر و روباه وایستاده بودند و حرف می زدند که یه خرگوشه میاد به شیره میگه چطوری دیوث ؟ روباهه یه نگاه به شیره میکنه میگه چرا نمی ری بخوریش ؟ شیره میگه ولش کن بابا بچه اس! فرداش اینا باز داشتن حرف میزدند که خرگوشه باز میاد به شیره میگه چطوری دیوث ؟ روباه باز به شیره نگاه میکنه و میگه تو سلطان جنگلی برو بخورش باز شیره میگه ولش کن بابا بچه اس تا اینکه فرداش خرگوش تا میادو به شیره میگه چطوری دیوث روباهه دنبالش میکنه . خرگوشه میره تو یه سوراخ . روباهه تا میره ببینه کجاست کله ش گیر میکنه . خرگوشه هم از اون طرف میادو ترتیب روباهه رو میده . فرداش روباهه و شیره وایستاده بودن خرگوشه میاد میگه چطورین دیوثا !!! شیره به روباهه میگه چرا نمیری بخوریش ؟ روباهه میگه ولش کن بابا بچه اس!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد